لیلةالقدر در نگاه علامه طباطبایی رحمةالله علیه


 

گرد آوری: جعفر صالحی منش




 
اشاره: مهم ترین مناسبت ماه مبارک رمضان، شب قدر است که همواره مورد توجه مؤمنین بوده و خواهد بود. آن چه در پیش روی دارید بحثی پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبایی رحمة الله علیه در تفسیر شریف المیزان است که در دو سوره «قدر» و «دخان» مطرح گردیده است؟
شب قدر یعنی چه؟
مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است و شب قدر شب اندازه گیری است و خداوند متعال در این شب حوادث یک سال را تقدیر می کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسان ها و اموری از این قبیل را در این شب مقدر می گرداند.

شب قدر کدام شب است؟
 

در قرآن کریم آیه ای که به صراحت بیان کند شب قدر چه شبی است دیده نمی شود. ولی از جمع بندی چند آیه از قرآن کریم می توان فهمید که شب قدر یکی از شب های ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو می فرماید: «إنا أنزلناه فی لیلة مبارکة»سوره دخان آیه3 این آیه گویای این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوی دیگر می فرماید: «شهر و رمضان الذی أنزل فیه القرآن» سوره بقره آیه185 و گویای این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است و در سوره قدر می فرماید:«إنا أنزلناه فی لیلة القدر»سوره قدر آیه1 از مجموع این آیات استفاده می شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شب های ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزی بر آن دلالت ندارد و تنها از راه اخبار می توان آن شب را معین کرد.
در بعضی از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام، شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخی دیگر از آن ها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگری متعین در شب بیست و سوم است.(1) و عدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت و کم اعتنایی نکنند. پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام شب قدر از شب های ماه رمضان و یکی از سه شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت به طور عجیبی با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولی معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است(2) و در آن شب قرآن نازل شده است.

تکرار شب قدر در هر سال
 

شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالی که قرآن در آن نازل شد نیست بلکه با تکرار سال ها، آن شب نیز تکرار می شود. یعنی در هر ماه رمضان شب قدری است که در آن شب امور سال آینده تقدیر می شود. دلیل بر این است که :
اول: نزول قرآن به طور یک پارچه در یکی از شب های قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولی تعیین حوادث تمام قرون گذشته و آینده در آن شب بی معنی است.
دوم: کلمه «یفرق» در آیه شریفه «فیها یفرق کل أمر حکیم»سوره دخان آیه6 در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را می رساند و نیز کلمه «تنزل» در آیه کریمه «تنزل الملائکة و الروح فیها بإذن ربهم من کل امر»سوره قدر آیه4 به دلیل مضارع بودنش دلالت بر استمرار دارد.
سوم: از ظاهر جمله «شهر رمضان الذی أنزل فیه القرآن» سوره بقره آیه185 چنین بر می آید که مادامی که ماه رمضان تکرار می شود آن شب نیز تکرار می شود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست بلکه در هر سال در ماه رمضان تکرار می شود. در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسی از ابوذر روایت شده که گفت: به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردم: یا رسول الله آیا شب قدر شبی است که در عهد انبیاء بوده و امر به آنان نازل می شده و چون از دنیا می رفتند نزول امر در آن شب تعطیل می شده است؟ فرمود: « نه بلکه شب قدر تا قیامت هست».(3)

عظمت شب قدر
 

در سوره قدر می خوانیم: «إنا أنزلنا فی لیلة القدر و ما أدراک مالیلة القدر لیلة القدر خیر من ألف شهر» خداوند متعال برای بیان عظمت شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: «و ما ادریک ما هی هی خیر من الف شهر» یعنی با این که می توانست در آیه دوم و سوم به جای کلمه «لیلة القدر» ضمیر ییاورد، خود کلمه را آورده تا بر عظمت این شب دلالت کند و با آن آیه «لیلة القدر خیر من ألف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن در این است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند و احیاء یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است. امام صادق علیه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ با این که در آن هزار ماه در دوازده ماه اش یک شب قدر است.
حضرت فرمود: «عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد».(4)

وقایع شب قدر
 

الف- نزول قرآن :ظاهر آیه شریفه «إنا أنزلنا فی لیلة القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگی و دفعی بودن دارد نه تنزیل، که ظاهر در نزول تدریجی است.
قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:
1-نزول یک باره در یک شب معین.
2-نزول تدریجی در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله
آیاتی چون «و قرانا فرقناه لتقرأه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا» سوره اسراءآیه 106 نزول تدریجی قرآن را بیان می کند.
در نزول دفعی (و یک پارچه)، قرآن کریم، که مرکب از سوره ها و آیات است یک دفعه نازل نشده است بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتی که درباره وقایع شخصی و حوادث جزیی نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احول خاصه ای دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتی درست در نمی آید مگر این که زمان و مکانش و واقعه ای که درباره اش نازل شده رخ دهد به طوری که اگر از آن زمان ها و مکان ها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یک باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف می شود و دیگر بر آن ها تطبیق نمی کنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است. همان اجمال و تفصیلی که در آیه شریفه «کتاب أحکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر»سوره هود آیه1 به آن اشاره شده است و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.
ب-تقدیر امور: خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگی، وسعت یا تنگی روزی، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و... تقدیر می کند.
در آیه شریفه «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» کلمه «قدر» دلالت بر تقدیر و اندازه گیری دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل أمر حکیم» که در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدیر دلالت می کند. چون کلمه «فرق» به معنای جداسازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه ای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه گیری مشخص سازند. امور به حسب قضای الهی دارای دو مرحله اند، یکی اجمال و ابهام و دیگری تفصیل و شب قدر به طوری که از آیه «فیها یفرق کل أمر حکیم» بر می آید شبی است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون می آیند.
ج-نزول ملائکه و روح: بر اساس آیه شریفه «تنزل الملائکة و الروح فیها بإذن ربهم من کل أمر» سوره قدر آیه4 ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می شوند. مراد از روح، آن روحی است که از عالم امر است و خدای متعال درباره اش فرموده است: «قل الروح من أمر ربی»سوره اسراء آیه85. از امام صادق علیه السلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح از آن سنخ نیست. مگر نمی بینی خدای تعالی فرموده: «تنزل الملائکة و الروح» پس معلوم می شود روح غیر از ملائکه است.(6)
د-سلام و امنیت: قرآن کریم در بیان این ویژگی شب قدر می فرماید: «سلام هی حتی مطلع الفجر»سوره قدر آیه5 کلمه سلام و سلامت به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است و جمله «سلام هی» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهی تعلق گرفته است به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوی او روی می آورند و نیز به این که در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به این معنا که عذابی جدید نفرستد و لازمه این معنا این است که در این شب کید شیطان ها هم موثر واقع نشود چنان که در بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است البته بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است. البته بعضی از مفسرین گفته اند: مراد از کلمه «سلام» این است که در شب قدر ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام می دهند.

پي نوشت ها :
 

1- مجمع البیان، ج10، ص519.
2- تفسیر الدرالمنثور، ج6.
3- تفسیر البرهان، ج4، ص488، ح26. پس وقتی شب قدر در هر سال تکرار می شود و لازم است ملائکه با روح در شب قدر بر حجت خدا نازل شوند از این رو اکنون که امام مهدی اروحناله الفداء حجت خدا بر زمین است ملائکه بر او نازل می شوند. امام جواد علیه السلام در تعلیمی گران قدر و معرفت آمیز می فرمایند: ای پیروان تشیع با مخالفان امامت به سوره «انا انزلناه» استدلال کنید تا پیروز شوید. به خدا سوگند این سوره پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله، حجت خدای متعال بر خلق است. این سوره نقطه اوج دین شماست. این سوره نشانه ابعاد علم ماست. شیعیان! هم چنین به سوره «دخان» که در آن آیه «انا انزلنا فی لیلة مبارکة» آمده، استدلال کنید! این سوره (و این مقام) پس از رسول الله صلی الله علیه و آله مخصوص ولی امر (حجت خدا) در هر زمان است. اصول کافی، کتاب الحجة
4- فروع کافی، ج4، ص157، ح4.
5- مجمع البیان، ج10، ص250.
6- تفسیر برهان، ج4، ص481، ح1.
 

منبع: ماهنامه قرآنی نسیم وحی